ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدا را، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان
جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش
گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او
رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود
باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا
زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس…
(شعر از سیدحمیدرضا برقعی)
===================
پی نوشت ۱: پنج سال پیش، شب میلاد امام رضا (ع)، ۸/۸/۸۸ یادآور خاطره بسیار شیرینی برای من است…
پی نوشت ۲: ایشالا هر ماه بطلبند!
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود
باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
======================
بله. زیباست…
سلام استاد گرانقدر عزیز
پاور پوینت شرایط عمومی پیمان رو هم که تا آخر هفته پیششش قرار بود بذارید، بذارید لطفا
==================
سلام. انجام شد
زیبا بود
دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی
شعر زیر هم که از گروه بچه های آبادست منو یاد بچگیا میندازه
من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی
قربون صفات برم از راه دوری اومدم
جای دوری نمی ره اگه به من نگاه کنی
دل من زندونیه تویی که تنها می تونی
قفس و وا کنی و پرنده رو رها کنی
می شه کنج حرمت گوشه قلب من باشه
می شه قلب من و مثل گنبد طلا کنی
تو غریبی و منم غریبم اما چی می شه
این دل غریبه رو با دلت آشنا کنی
دوست دارم تو ایون آینه ات از صبح تا غروب
من با تو صفا کنم تو هم منو دعا کنی
دلمو گره زدم به پنجرت دارم می رم
دوست دارم تا من میام زود گره ها رو وا کنی
دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همیشه
من رضا رضا بگم تو هم منو صدا کنی
چی می شه اگه منو راهی کربلا کنی
یا علی موس الرضا می شه به من نگاه کنی
اونقده رضا می گم تا دردمو دوا کنی
==============
اونقده رضا می گم تا دردمو دوا کنی
مشتی این نمره های اقتصادو اعلام کن .
================
رو چشمم آقا رضا
رو چشمم نشد که برای من . اعلام کن دیگه